معنی فارسی liquidless

B1

بدون مایع، شرایطی که در آن هیچ مایعی وجود ندارد.

Lacking liquid; a state where no fluid is present.

example
معنی(example):

در یک محیط بدون مایع، گیاهان برای بقاء دچار مشکل می‌شوند.

مثال:

In a liquidless environment, plants struggle to survive.

معنی(example):

یک راه‌حل بدون مایع می‌تواند در برخی آزمایش‌ها مفید باشد.

مثال:

A liquidless solution can be beneficial in some experiments.

معنی فارسی کلمه liquidless

: معنی liquidless به فارسی

بدون مایع، شرایطی که در آن هیچ مایعی وجود ندارد.