معنی فارسی list systems
B1سیستمهای فهرست، روشهایی برای سازماندهی دادهها و اطلاعات به شکل منظم و قابل فهم.
A method or technique used to organize information in a systematic way.
- NOUN
example
معنی(example):
سیستمهای فهرست زیادی برای سازماندهی اطلاعات وجود دارد.
مثال:
There are many list systems for organizing information.
معنی(example):
ما از سیستمهای فهرست برای پیگیری وظایف استفاده میکنیم.
مثال:
We use list systems to keep track of tasks.
معنی فارسی کلمه list systems
:
سیستمهای فهرست، روشهایی برای سازماندهی دادهها و اطلاعات به شکل منظم و قابل فهم.