معنی فارسی lisztian
C1به سبک و سیاق فرانتس لیست، آهنگساز و نوازنده معروف.
Pertaining to Franz Liszt, the famous composer and pianist.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نواختن او بسیار لیستین است و پر از احساس است.
مثال:
His playing is very Lisztian, full of emotion.
معنی(example):
موسیقی به قدری لیستین بود که همه را مجذوب خود کرد.
مثال:
The music was so Lisztian that it captivated everyone.
معنی فارسی کلمه lisztian
:
به سبک و سیاق فرانتس لیست، آهنگساز و نوازنده معروف.