معنی فارسی literaily

B1

به معنای واقعی، به معنای واقعی چیزها بدون مبالغه یا بزرگ‌نمایی.

In a literal manner; without exaggeration or metaphor.

example
معنی(example):

او به معنای واقعی کلمه از شادی پرید وقتی خبر را شنید.

مثال:

He literally jumped for joy when he heard the news.

معنی(example):

وقتی می‌گویم فاجعه بود، به معنای واقعی کلمه منظورم این است که وحشتناک بود.

مثال:

When I say it was a disaster, I literally mean it was horrific.

معنی فارسی کلمه literaily

: معنی literaily به فارسی

به معنای واقعی، به معنای واقعی چیزها بدون مبالغه یا بزرگ‌نمایی.