معنی فارسی literalised
B1بیان افکار و ایده‌ها به صورتی عینی و بدون ابهام.
Expressed in a way that is clear and straightforward, without interpretation or ambiguity.
- verb
verb
معنی(verb):
To make literal or prosaic
example
معنی(example):
نویسنده ایده‌های انتزاعی‌اش را در رمان به صورت لفظی بیان کرد.
مثال:
The author literalised his abstract ideas in the novel.
معنی(example):
او مفهوم را با استفاده از مثال‌های واضح به صورت لفظی بیان کرد.
مثال:
She literalised the concept using clear examples.
معنی فارسی کلمه literalised
:
بیان افکار و ایده‌ها به صورتی عینی و بدون ابهام.
