معنی فارسی lithaemic
C1مربوط به لیتاهمی؛ شرایطی که میزان لیتیوم بالایی در خون وجود دارد.
Pertaining to or affected by lithaemia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیمار لیتاهمی نیاز به مراقبت خاصی دارد.
مثال:
The lithaemic patient requires special care.
معنی(example):
شرایط لیتاهمی معمولاً نیاز به نظارت دارد.
مثال:
Lithaemic conditions often require monitoring.
معنی فارسی کلمه lithaemic
:
مربوط به لیتاهمی؛ شرایطی که میزان لیتیوم بالایی در خون وجود دارد.