معنی فارسی lithely

B2

به طرز نرم و با چالاکی حرکت کردن.

In a graceful and agile manner.

example
معنی(example):

او به نرمش بر روی کف رقص حرکت کرد.

مثال:

She moved lithely across the dance floor.

معنی(example):

این ورزشکار در طول مسابقه به نرمی دوید.

مثال:

The athlete ran lithely during the competition.

معنی فارسی کلمه lithely

: معنی lithely به فارسی

به طرز نرم و با چالاکی حرکت کردن.