معنی فارسی lithemic

C1

ارتباط با لیتهمی، اشاره به شرایطی که فرد در آن دچار لیتهمی است.

Related to or affected by lithemia.

example
معنی(example):

شرایط لیتهمیک نیاز به مراقبت دقیق دارد.

مثال:

The lithemic condition requires careful monitoring.

معنی(example):

بیمارانی که علائم لیتهمیک دارند باید به پزشک مراجعه کنند.

مثال:

Patients with lithemic symptoms must seek medical advice.

معنی فارسی کلمه lithemic

: معنی lithemic به فارسی

ارتباط با لیتهمی، اشاره به شرایطی که فرد در آن دچار لیتهمی است.