معنی فارسی lithoglyptic
B1به فنآوری یا هنر مربوط به حکاکی و طراحی روی سنگ گفته میشود.
Pertaining to the art of engraving on stone.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش لیتوگلیپتیک امکان طراحیهای پیچیده را فراهم میکند.
مثال:
The lithoglyptic method allows for intricate designs.
معنی(example):
او تکنیکهای لیتوگلیپتیک را در طی سالها به خوبی یاد گرفت.
مثال:
He mastered the lithoglyptic techniques over many years.
معنی فارسی کلمه lithoglyptic
:
به فنآوری یا هنر مربوط به حکاکی و طراحی روی سنگ گفته میشود.