معنی فارسی lithographically
B1به معنای انجام یک فرایند یا فعالیت با استفاده از روش لیتوگرافی.
In a manner relating to lithography or using the lithographic process.
- ADVERB
example
معنی(example):
اسناد به روش لیتوگرافی چاپ شدند.
مثال:
The documents were printed lithographically.
معنی(example):
او توضیح داد که چگونه تصاویر به صورت لیتوگرافی تولید شدند.
مثال:
He explained how the images were produced lithographically.
معنی فارسی کلمه lithographically
:
به معنای انجام یک فرایند یا فعالیت با استفاده از روش لیتوگرافی.
