معنی فارسی lithophyl

B1

گیاهانی که به طور خاص برای رشد در محیط‌های سنگی و خشک سازگار شده‌اند.

Referring to plants that grow on or among rocks.

example
معنی(example):

گیاه لیتوفیل در مناطق سنگی رشد خوبی دارد جایی که سایر گیاهان ممکن است با مشکل مواجه شوند.

مثال:

The lithophyl plant thrives in rocky terrains where other plants may struggle.

معنی(example):

گونه‌های لیتوفیل به گونه‌ای سازگار شده‌اند که رطوبت را از هوا جذب کنند.

مثال:

Lithophyl species are adapted to absorb moisture from the air.

معنی فارسی کلمه lithophyl

: معنی lithophyl به فارسی

گیاهانی که به طور خاص برای رشد در محیط‌های سنگی و خشک سازگار شده‌اند.