معنی فارسی lithotyped
B1به معنای نمونهای است که بر اساس نوع سنگ و ویژگیهای آن شناسایی و دستهبندی شده است.
Describing a rock sample that has been classified according to its lithotype.
- VERB
example
معنی(example):
نمونه لیتوتایپشده برای محتوای معدنی تحلیل شد.
مثال:
The lithotyped sample was analyzed for mineral content.
معنی(example):
محققان سنگهای جمعآوریشده را برای دستهبندی دقیقتر لیتوتایپ کردند.
مثال:
Researchers lithotyped the collected rocks to categorize them accurately.
معنی فارسی کلمه lithotyped
:
به معنای نمونهای است که بر اساس نوع سنگ و ویژگیهای آن شناسایی و دستهبندی شده است.