معنی فارسی lithy
B1به حالت یا ویژگی داشتن انحنا و انعطافپذیری در شکل یا ساختار اشاره دارد.
Having a flexible and graceful form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شاخههای انعطافپذیر به آرامی در باد تکان خوردند.
مثال:
The lithy branches swayed gently in the wind.
معنی(example):
او به فرم انعطافپذیر درخت خیره شد.
مثال:
She admired the lithy form of the tree.
معنی فارسی کلمه lithy
:
به حالت یا ویژگی داشتن انحنا و انعطافپذیری در شکل یا ساختار اشاره دارد.