معنی فارسی littery
B1حالت یا صفتی که به وجود زباله و عدم نظافت اشاره دارد.
Characterized by the presence of litter; messy or unclean due to waste.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارک بعد از جشنواره پر از زباله بود.
مثال:
The park was littery after the festival.
معنی(example):
مناطق پر از زباله میتوانند به حیات وحش آسیب برسانند.
مثال:
Littery areas can harm wildlife.
معنی فارسی کلمه littery
:
حالت یا صفتی که به وجود زباله و عدم نظافت اشاره دارد.