معنی فارسی littrateur

B1

شخصی که در زمینه ادبیات و نویسندگی فعال است و به تولید آثار ادبی می‌پردازد.

An individual engaged in literature and writing, producing literary works.

example
معنی(example):

لیتراتور شعرهای زیبا و زنده‌ای سرود.

مثال:

The littrateur crafted exquisite poems.

معنی(example):

به عنوان یک لیتراتور، او از به اشتراک گذاشتن افکارش لذت می‌برد.

مثال:

As a littrateur, he enjoyed sharing his thoughts.

معنی فارسی کلمه littrateur

: معنی littrateur به فارسی

شخصی که در زمینه ادبیات و نویسندگی فعال است و به تولید آثار ادبی می‌پردازد.