معنی فارسی live in

A1

عبارتی که برای بیان محلی که فرد در آن ساکن است استفاده می‌شود.

A phrase used to indicate the place where someone resides.

verb
معنی(verb):

To reside on the premises of one's employer (used especially of domestic staff such as nannies, cooks, maids, etc.)

example
معنی(example):

من در شهر نیویورک زندگی می‌کنم.

مثال:

I live in New York City.

معنی(example):

آن‌ها در یک شهر کوچک زندگی می‌کنند.

مثال:

They live in a small town.

معنی فارسی کلمه live in

: معنی live in به فارسی

عبارتی که برای بیان محلی که فرد در آن ساکن است استفاده می‌شود.