معنی فارسی liveable

B2

قابل زندگی، به معنای جایی که شرایط برای زندگی مناسب است.

Suitable for living in; comfortable and satisfactory.

adjective
معنی(adjective):

Endurable, survivable, suitable for living in, inhabitable.

example
معنی(example):

این شهر محله‌های زیادی دارد که قابل زندگی هستند.

مثال:

The city has many liveable neighborhoods.

معنی(example):

آنها خانه را به گونه‌ای طراحی کردند که تا حد امکان قابل زندگی باشد.

مثال:

They designed the house to be as liveable as possible.

معنی فارسی کلمه liveable

: معنی liveable به فارسی

قابل زندگی، به معنای جایی که شرایط برای زندگی مناسب است.