معنی فارسی livebearing
B1زندهزایی، به تولید مثل در ماهیهایی اطلاق میشود که بچههای زنده به دنیا میآورند.
A reproductive strategy where the female gives birth to live young, rather than laying eggs.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
That bears live offspring; viviparous
example
معنی(example):
ماهیهای زندهزا به خاطر روش تولید مثلشان جذاب هستند.
مثال:
Livebearing fish are fascinating because of their reproduction method.
معنی(example):
مطالعه ماهیهای زندهزا به ما کمک میکند تا فرایندهای تکاملی را درک کنیم.
مثال:
The study of livebearing fish helps us understand evolutionary processes.
معنی فارسی کلمه livebearing
:
زندهزایی، به تولید مثل در ماهیهایی اطلاق میشود که بچههای زنده به دنیا میآورند.