معنی فارسی liveborn
B1زنده به دنیا آمده به معنای نوزادی است که پس از تولد به وضوح نشانههای زنده بودن را نشان دهد.
A term used to describe a newborn who shows signs of life at or shortly after birth.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Born alive
example
معنی(example):
پزشکان از دیدن اینکه نوزاد زنده به دنیا آمده است، خوشحال شدند.
مثال:
The doctors were relieved to see the baby was liveborn.
معنی(example):
یک نوزاد زنده به کسی گفته میشود که بعد از تولد نفس میکشد یا هر نشانهای از حیات نشان میدهد.
مثال:
A liveborn child is one who breathes or shows any signs of life after birth.
معنی فارسی کلمه liveborn
:
زنده به دنیا آمده به معنای نوزادی است که پس از تولد به وضوح نشانههای زنده بودن را نشان دهد.