معنی فارسی lividness
B2آبی شدن، به ویژگی یا حالت تغییر رنگ پوست اشاره دارد که در اثر تجمع خون ایجاد میشود.
The quality or state of being livid; a bluish color on the skin.
- NOUN
example
معنی(example):
آبی شدن پوست قربانی برای پرستاران اورژانس نگرانکننده بود.
مثال:
The lividness of the victim's skin was alarming to the paramedics.
معنی(example):
آبی شدن میتواند عامل مهمی در تعیین زمان مرگ باشد.
مثال:
Lividness can be an important factor in determining the time of death.
معنی فارسی کلمه lividness
:
آبی شدن، به ویژگی یا حالت تغییر رنگ پوست اشاره دارد که در اثر تجمع خون ایجاد میشود.