معنی فارسی lizardlike
B2شبه مارمولک، به چیزی اشاره دارد که مانند مارمولک به نظر میرسد.
Resembling a lizard in appearance or behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این موجود ظاهری شبیه به مارمولک داشت.
مثال:
The creature had a lizardlike appearance.
معنی(example):
رفتار او تا حدی شبیه به مارمولک بود.
مثال:
Her behavior was somewhat lizardlike.
معنی فارسی کلمه lizardlike
:
شبه مارمولک، به چیزی اشاره دارد که مانند مارمولک به نظر میرسد.