معنی فارسی loamily
B1به معنای به شیوهای خانوادگی یا در جمع اعضای خانواده.
In a manner that relates to or involves family; in a family-oriented way.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها همیشه به شکل خانوادگی برای شام در روزهای یکشنبه دور هم جمع میشوند.
مثال:
They always gather loamily for dinner on Sundays.
معنی(example):
به شکل خانوادگی، آنها داستانها و خندهها را دور آتش به اشتراک گذاشتند.
مثال:
Loamily, they shared stories and laughter around the fire.
معنی فارسی کلمه loamily
:
به معنای به شیوهای خانوادگی یا در جمع اعضای خانواده.