معنی فارسی lobby correspondent

B2

خبرنگار که به طور خاص در لابی برای جمع آوری اخبار و اطلاعات فعالیت می‌کند.

A journalist who reports from the lobby or public areas, often in relation to political events.

example
معنی(example):

خبرنگار لابی در مورد این رویداد گزارش داد.

مثال:

The lobby correspondent reported on the event.

معنی(example):

به عنوان خبرنگار لابی، او رویدادهای سیاسی را پوشش می‌دهد.

مثال:

As a lobby correspondent, she covers political events.

معنی فارسی کلمه lobby correspondent

: معنی lobby correspondent به فارسی

خبرنگار که به طور خاص در لابی برای جمع آوری اخبار و اطلاعات فعالیت می‌کند.