معنی فارسی lobbyer
C1لابیگر، فردی که به منظور تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای قانونی در دولت یا سازمان، فعالیتهای لابی انجام میدهد.
A person who seeks to influence political decisions on behalf of a group or individual.
- NOUN
example
معنی(example):
لابیگر برای تغییرات در قانون حمایت کرد.
مثال:
The lobbyer advocated for changes in the law.
معنی(example):
به عنوان یک لابیگر، او با چندین قانونگذار ملاقات کرد.
مثال:
As a lobbyer, she met with several lawmakers.
معنی فارسی کلمه lobbyer
:
لابیگر، فردی که به منظور تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای قانونی در دولت یا سازمان، فعالیتهای لابی انجام میدهد.