معنی فارسی lobsterman
B1لابستگیر، فردی که به شکار و جمعآوری لابسترها مشغول است.
A person who catches lobsters, often as a profession.
- NOUN
example
معنی(example):
لابستگیر امروز چندین لابستر گرفت.
مثال:
The lobsterman caught several lobsters today.
معنی(example):
یک لابستگیر با مهارت بهترین نقاط ماهیگیری را میشناسد.
مثال:
A skilled lobsterman knows the best fishing spots.
معنی فارسی کلمه lobsterman
:
لابستگیر، فردی که به شکار و جمعآوری لابسترها مشغول است.