معنی فارسی locavore
B2به فردی اطلاق میشود که از غذاهای محلی استفاده میکند و ترجیح میدهد که محصولات از ناحیه خودشان تهیه شود.
A person who only eats food produced locally.
- noun
noun
معنی(noun):
One who tries to eat only locally grown foods.
example
معنی(example):
یک لوکاور غذاهایی را که محلی کشت شدهاند ترجیح میدهد.
مثال:
A locavore prefers food grown locally.
معنی(example):
لوکاورها معمولاً از کشاورزان کوچک و محلی حمایت میکنند.
مثال:
Locavores often support small, local farmers.
معنی فارسی کلمه locavore
:
به فردی اطلاق میشود که از غذاهای محلی استفاده میکند و ترجیح میدهد که محصولات از ناحیه خودشان تهیه شود.