معنی فارسی lock-jaw

B2

قفل فک به معنای عدم توانایی در باز کردن فک به طور طبیعی است که می‌تواند ناشی از بیماری یا عفونت باشد.

Inability to open the jaw normally, often due to disease or infection.

example
معنی(example):

قفل فک ممکن است پس از برخی واکسن‌ها اتفاق بیفتد.

مثال:

Lock-jaw can occur after certain vaccinations.

معنی(example):

او به دلیل قفل فک ناشی از عفونت نتوانست صحبت کند.

مثال:

He couldn't speak because of lock-jaw from the infection.

معنی فارسی کلمه lock-jaw

: معنی lock-jaw به فارسی

قفل فک به معنای عدم توانایی در باز کردن فک به طور طبیعی است که می‌تواند ناشی از بیماری یا عفونت باشد.