معنی فارسی lockwork

B1

مکانیزم قفل، اجزای داخلی یک قفل که عملکرد آن را ممکن می‌سازد.

The internal components of a lock that control its functioning.

example
معنی(example):

مکانیزم قفل درب زنگ زده بود.

مثال:

The lockwork inside the door was rusty.

معنی(example):

او مکانیزم قفل را تعمیر کرد تا مطمئن شود که به درستی کار می‌کند.

مثال:

He repaired the lockwork to ensure it functioned properly.

معنی فارسی کلمه lockwork

: معنی lockwork به فارسی

مکانیزم قفل، اجزای داخلی یک قفل که عملکرد آن را ممکن می‌سازد.