معنی فارسی loculicidally

B1

به شیوه‌ای که دانه‌ها یا گرده‌ها به طور خاص از محفظه‌ها آزاد می‌شوند، اشاره دارد.

In a manner that relates to the release of seeds or spores from locules.

example
معنی(example):

دانه‌های گیاه به طور لوکولیسیدال در فصل بارانی پخش می‌شوند.

مثال:

The plant seeds are loculicidally dispersed during the rainy season.

معنی(example):

گل‌ها گرده را به صورت لوکولیسیدال آزاد می‌کنند.

مثال:

The flowers release pollen loculicidally.

معنی فارسی کلمه loculicidally

: معنی loculicidally به فارسی

به شیوه‌ای که دانه‌ها یا گرده‌ها به طور خاص از محفظه‌ها آزاد می‌شوند، اشاره دارد.