معنی فارسی locustal
B1وابسته به خصوصیات و رفتار لوکوسها، معمولاً در زمینههای طبیعی و زیستمحیطی.
Pertaining to the characteristics and behavior of locusts, often in ecological contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار لوکستالی این حشرات جالب است.
مثال:
The locustal behavior of these insects is fascinating.
معنی(example):
پژوهشگران در حال مطالعه الگوهای لوکستالی در مزارع کشاورزی هستند.
مثال:
Researchers are studying locustal patterns in agricultural fields.
معنی فارسی کلمه locustal
:
وابسته به خصوصیات و رفتار لوکوسها، معمولاً در زمینههای طبیعی و زیستمحیطی.