معنی فارسی logolatry
B2به نوعی احترام و پرستش به کلمات و متنها، بیش از حد اهمیت دادن به نوشتهها.
The worship of words, particularly written ones.
- NOUN
example
معنی(example):
لوگولاتری میتواند در جوامعی که بر مستندسازی کتبی تأکید زیادی دارند، نمایان شود.
مثال:
Logolatry can manifest in societies with a strong emphasis on written documentation.
معنی(example):
منتقدان استدلال میکنند که لوگولاتری ممکن است درک فراتر از متن را محدود کند.
مثال:
Critics argue that logolatry may limit understanding beyond text.
معنی فارسی کلمه logolatry
:
به نوعی احترام و پرستش به کلمات و متنها، بیش از حد اهمیت دادن به نوشتهها.