معنی فارسی logpiles
B1چندین توده چوبی در کنار هم که معمولاً برای اهداف زیستمحیطی یا ساختاری استفاده میشوند.
Multiple stacks of logs, often used for ecological purposes or in construction.
- NOUN
example
معنی(example):
جنگل دارای تودههای چوبی زیادی برای حیاتوحش بود.
مثال:
The forest had many logpiles for wildlife.
معنی(example):
تودههای چوبی به کاهش فرسایش در منطقه کمک میکنند.
مثال:
Logpiles help reduce erosion in the area.
معنی فارسی کلمه logpiles
:
چندین توده چوبی در کنار هم که معمولاً برای اهداف زیستمحیطی یا ساختاری استفاده میشوند.