معنی فارسی logrolled
B1فریبخوردن به معنای تحت فشار قرار گرفتن یا به سمت تصمیمگیری سوق داده شدن به دلیل توافقات یا فشارهای گروهی.
To be manipulated or pressured into a decision due to group dynamics, often used in a political context.
- VERB
example
معنی(example):
او زمانی که دوستانش همه برای او رأی دادند احساس فریبخورده کرد.
مثال:
He felt logrolled when his friends all agreed to vote for him.
معنی(example):
در سیاست، یک نفر ممکن است از طریق اتحادهای غیرمنتظره فریبخورده شود.
مثال:
In politics, one can get logrolled by unexpected alliances.
معنی فارسی کلمه logrolled
:
فریبخوردن به معنای تحت فشار قرار گرفتن یا به سمت تصمیمگیری سوق داده شدن به دلیل توافقات یا فشارهای گروهی.