معنی فارسی lol'ing

B1

فعل جاری برای بیان خندیدن به طور غیررسمی در پاسخ به چیزهای خنده‌دار.

The ongoing action of laughing loudly in response to humor.

example
معنی(example):

او در حال خندیدن به میم‌ها در اینترنت بود.

مثال:

He was lol'ing at the memes online.

معنی(example):

او نتوانست از خندیدن به نظرات خنده‌دار او دست بکشد.

مثال:

She couldn’t stop lol'ing at his funny comments.

معنی فارسی کلمه lol'ing

:

فعل جاری برای بیان خندیدن به طور غیررسمی در پاسخ به چیزهای خنده‌دار.