معنی فارسی lollingly

B1

به شکلی آرام و بی‌خیال، معمولاً در بیان حالات طنزآمیز یا مفهومی.

In a relaxed or carefree manner, often used to describe a lazy or leisurely approach.

example
معنی(example):

او به آرامی در پارک قدم می‌زد و از آفتاب لذت می‌برد.

مثال:

He walked lollingly through the park, enjoying the sunshine.

معنی(example):

گربه به آرامی بر روی لبه پنجره دراز کشیده بود.

مثال:

The cat lounged lollingly on the windowsill.

معنی فارسی کلمه lollingly

: معنی lollingly به فارسی

به شکلی آرام و بی‌خیال، معمولاً در بیان حالات طنزآمیز یا مفهومی.