معنی فارسی longbeard
B1ریش بلند، موهایی که از چانه و گونهها رشد میکند و میتواند تا سینه برسد. در بعضی فرهنگها به عنوان نشانهای از خرد و تجربه محسوب میشود.
Facial hair that grows long from the chin and cheeks, often associated with wisdom in various cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
مرد سالخورده یک ریش بلند داشت که تا سینهاش میرسید.
مثال:
The old man had a long beard that flowed down to his chest.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، ریش بلند نشانهای از حکمت است.
مثال:
In some cultures, a long beard is a sign of wisdom.
معنی فارسی کلمه longbeard
:
ریش بلند، موهایی که از چانه و گونهها رشد میکند و میتواند تا سینه برسد. در بعضی فرهنگها به عنوان نشانهای از خرد و تجربه محسوب میشود.