معنی فارسی longimanous

B2

بلنددست به اشخاص یا موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای دست‌های بلندی هستند.

Describing an entity with notably long arms or appendages.

example
معنی(example):

این موجود بلنددست به خاطر اندازه بال‌هایش شناخته شده بود.

مثال:

The longimanous creature was known for its impressive wingspan.

معنی(example):

هنرمند در نقاشی‌اش شخصیتی با دست‌های بلند تصویر کرد.

مثال:

The artist depicted a longimanous figure in the painting.

معنی فارسی کلمه longimanous

: معنی longimanous به فارسی

بلنددست به اشخاص یا موجوداتی اطلاق می‌شود که دارای دست‌های بلندی هستند.