معنی فارسی longlimbed

B1

فردی که دارای اعضای بلند، به‌ویژه پاها است.

Having long limbs, typically referring to a person's arms and legs.

example
معنی(example):

رقاصی با پاهای بلند به آرامی در سرتاسر صحنه حرکت کرد.

مثال:

The longlimbed dancer moved gracefully across the stage.

معنی(example):

اندام بلند او او را به دویدن عالی تبدیل کرده است.

مثال:

His longlimbed physique made him an excellent runner.

معنی فارسی کلمه longlimbed

: معنی longlimbed به فارسی

فردی که دارای اعضای بلند، به‌ویژه پاها است.