معنی فارسی loo table

B2

میزی که در فضاهای مربوط به توالت یا حمام استفاده می‌شود.

A table placed in a bathroom area, often for convenience.

noun
معنی(noun):

A round table designed for playing the card game lanterloo.

example
معنی(example):

آنها یک میز توالت برای مهمانان در میهمانی راه‌اندازی کردند.

مثال:

They set up a loo table for guests at the party.

معنی(example):

یک میز توالت می‌تواند ویژگی مناسبی در یک حمام کوچک باشد.

مثال:

A loo table can be a convenient feature in a small bathroom.

معنی فارسی کلمه loo table

: معنی loo table به فارسی

میزی که در فضاهای مربوط به توالت یا حمام استفاده می‌شود.