معنی فارسی look
A1عمل مشاهده کردن یا توجه به چیزی.
To direct one’s gaze in a specified direction.
- VERB
example
معنی(example):
به غروب خورشید زیبا نگاه کن!
مثال:
Look at the beautiful sunset!
معنی(example):
او به او نگاهی متعجب داد.
مثال:
She gave him a look of surprise.
معنی فارسی کلمه look
:
عمل مشاهده کردن یا توجه به چیزی.