معنی فارسی loopier
B1حالت خندهدار یا دیوانهوار که معمولاً به خاطر خستگی یا شگفتی پیش میآید.
More silly or crazy than usual, often due to fatigue or excitement.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having loops.
مثال:
A loopy rollercoaster.
معنی(adjective):
Idiotic, crazy or drunk.
example
معنی(example):
بعد از یک روز طولانی، او بیشتر از معمول احساس دیوانگی کرد.
مثال:
After a long day, he felt loopier than usual.
معنی(example):
جوک باعث شد تا کل گروه احساس دیوانگی کنند.
مثال:
The joke made the entire group feel loopier.
معنی فارسی کلمه loopier
:
حالت خندهدار یا دیوانهوار که معمولاً به خاطر خستگی یا شگفتی پیش میآید.