معنی فارسی lop-sided
B1کج و نامتعادل، به وضعیتی گفته می‌شود که یک طرف چیزی نسبت به طرف دیگر پایین‌تر یا متفاوت‌تر باشد.
Not balanced; leaning or tilted to one side.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not even or balanced; not the same on one side as on the other.
معنی(adjective):
Biased; not balanced between points of view
example
معنی(example):
تصویر روی دیوار به نظر کج می‌آید.
مثال:
The picture on the wall looks lop-sided.
معنی(example):
لبخند کج او باعث شد همه بخندند.
مثال:
His lop-sided smile made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه lop-sided
:
کج و نامتعادل، به وضعیتی گفته می‌شود که یک طرف چیزی نسبت به طرف دیگر پایین‌تر یا متفاوت‌تر باشد.
