معنی فارسی lordling

C1 /ˈlɔɹdlɪŋ/

به فردی اشاره دارد که به خاطر نیاکان خود در موقعیت بالایی قرار دارد اما ممکن است از ویژگی‌های منفی برخوردار باشد.

A term for a young nobleman, often implying arrogance or entitlement.

noun
معنی(noun):

An unimportant or petty lord.

معنی(noun):

A young lord.

example
معنی(example):

ارباب جوان فکر می‌کرد که از همه بهتر است.

مثال:

The lordling thought he was better than everyone else.

معنی(example):

در داستان، ارباب جوان لوس و متکبر بود.

مثال:

In the story, the lordling was spoiled and arrogant.

معنی فارسی کلمه lordling

: معنی lordling به فارسی

به فردی اشاره دارد که به خاطر نیاکان خود در موقعیت بالایی قرار دارد اما ممکن است از ویژگی‌های منفی برخوردار باشد.