معنی فارسی loss of face
B2عبارت برای اشاره به وضعیت از دست دادن احترام یا موقعیت اجتماعی.
The loss of respect or reputation, often in a social context.
- noun
noun
معنی(noun):
Loss of the respect of others, humiliation, public disgrace
example
معنی(example):
او بعد از شکست احساس از دست دادن وجهه کرد.
مثال:
He suffered a loss of face after the failure.
معنی(example):
از نظر فرهنگی، از دست دادن وجهه میتواند بسیار جدی باشد.
مثال:
Culturally, a loss of face can be very serious.
معنی فارسی کلمه loss of face
:
عبارت برای اشاره به وضعیت از دست دادن احترام یا موقعیت اجتماعی.