معنی فارسی lostness
B1گمشدگی به معنای وضعیت یا احساساتی است که فرد در آن راه خود را گم کرده است.
The state of being lost; confusion or disorientation.
- NOUN
example
معنی(example):
گم شدن او در شهر بزرگ او را دچار سردرگمی کرد.
مثال:
His lostness in the big city left him feeling confused.
معنی(example):
احساس گمشدگی ممکن است در برخی اوقات طاقتفرسا باشد.
مثال:
The feeling of lostness can be overwhelming at times.
معنی فارسی کلمه lostness
:
گمشدگی به معنای وضعیت یا احساساتی است که فرد در آن راه خود را گم کرده است.