معنی فارسی loutishly
B1به طرز بی ادبانه یا بدرفتاری صحبت کردن.
In a crude, rude, or ill-mannered way.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول جلسه به طور لوتیشی صحبت کرد که همه را خجالت زده کرد.
مثال:
He spoke loutishly during the meeting, which embarrassed everyone.
معنی(example):
موسیقی لوتیشی بلند، مراسم را مختل کرد.
مثال:
The loutishly loud music disrupted the event.
معنی فارسی کلمه loutishly
:
به طرز بی ادبانه یا بدرفتاری صحبت کردن.