معنی فارسی lovelass
B1دختری با ویژگیهای جذاب و دلنشین که معمولاً استعداد یا مهارت خاصی دارد.
A girl or woman regarded as charming and lovely, often noted for her skills or talents.
- NOUN
example
معنی(example):
Lovelass با زیبایی در جشنواره رقصید.
مثال:
The lovelass danced gracefully at the festival.
معنی(example):
مردم به خاطر مهارت و جذابیتش به lovelass تحسین کردند.
مثال:
People admired the lovelass for her talent and charm.
معنی فارسی کلمه lovelass
:
دختری با ویژگیهای جذاب و دلنشین که معمولاً استعداد یا مهارت خاصی دارد.