معنی فارسی low pressure

B2

فشاری که در سطح طبیعی پایین‌تر از حالت عادی است.

A condition where the blood pressure is lower than normal levels.

example
معنی(example):

پزشک اشاره کرد که من فشار خون پایین دارم.

مثال:

The doctor mentioned that I have low pressure.

معنی(example):

فشار خون پایین می‌تواند به خستگی و سرگیجه منجر شود.

مثال:

Low pressure can lead to fatigue and dizziness.

معنی فارسی کلمه low pressure

: معنی low pressure به فارسی

فشاری که در سطح طبیعی پایین‌تر از حالت عادی است.