معنی فارسی lower-ranking
B2به معنای داشتن مقام یا رتبه کمتر در یک ساختار سازمانی.
Refers to individuals who have a lesser rank or position in a hierarchy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
افسر پایینرتبه دستور را دنبال کرد.
مثال:
The lower-ranking officer followed the command.
معنی(example):
کارمندان پایینرتبه معمولاً مسئولیتهای متفاوتی دارند.
مثال:
Lower-ranking staff often have different responsibilities.
معنی فارسی کلمه lower-ranking
:
به معنای داشتن مقام یا رتبه کمتر در یک ساختار سازمانی.