معنی فارسی lowkey
B1به معنای کم‌هیاهو و غیررسمی است و به حالتی اشاره دارد که در آن چیزها با سادگی و بدون تجمل انجام می‌شوند.
An adjective describing something that is understated, simple, and not showy.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Dark; characterised by dark tones and muted colours.
معنی(adjective):
Restrained, subtle, not trying to attract attention.
مثال:
She deserves an Oscar for her low-key performance in that movie.
example
معنی(example):
می‌خواهم این را کم‌هیاهو نگه‌دارم و به هیچ‌کس نگویم.
مثال:
I want to keep this lowkey and not tell anyone.
معنی(example):
او برای تولدش یک مهمانی کم‌هیاهو ترتیب داد.
مثال:
He threw a lowkey gathering for his birthday.
معنی فارسی کلمه lowkey
:
به معنای کم‌هیاهو و غیررسمی است و به حالتی اشاره دارد که در آن چیزها با سادگی و بدون تجمل انجام می‌شوند.
